آهنگ|ترانه|موزیک



✍ تعرض و ی یک میلیاردی در پرونده مرد شیاد

⬅️ مرد که به بهانه اخذ اقامت کانادا و فرانسه بیش از یک میلیارد تومان اخاذی کرده بود در حالی پای میز محاکمه ایستاد که اتهام نیز در پرونده‌اش به چشم می‌خورد.

◀️ صبح دیروز این متهم با انتقال به شعبه نهم دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه ایستاد. 

◀️ نخست همسر سابقش که از وی به اتهام ی 800 میلیون تومانی شکایت کرده بود گفت: سال 92 با این مرد آشنا شدم او خودش را صراف معرفی کرد و گفت در کار دریافت اقامت کشورهای اروپایی است . از آنجا که بسیار فریبکار و چرب زبان بود حرف‌هایش را باور  و با او ازدواج کردم. 

◀️ در مدتی که همسرش بودم او به بهانه درست کردن کار اقامت خانواده‌ام در فرانسه و کانادا 800 میلیون تومان از ما گرفت اما وقتی مدتی گذشت و خبری نشد از او شکایت کردیم و من هم طلاق گرفتم. در این مدت مدام از پس دادن پولها حرف می زد اما هیچ خبری نشد تا اینکه فهمیدم به اتهام به یک دختر دستگیرش کرده‌اند.

◀️ در ادامه دختر جوانی که به وی تعرض شده بود نیز ضمن بیان شکایتش گفت: این مرد دوست برادرم بود می گفت به راحتی می تواند برای ما اقامت بگیرد ما هم به او اعتماد کردیم و 150 میلیون تومان به او پول دادیم اما خبری از اقامت نشد در این مدت او مرا فریب داد و به من تعرض کرد وقتی گفتم به جرم ی و شکایت می کنم تهدید کرد که اگر شکایت کنی پولتان را پس نمی دهم اما من شکایت کردم. مدتی فراری بود تا اینکه در شمال کشور شناسایی و دستگیر شد.

◀️ قضات پس از بررسی پرونده متهم دریافتند وی از خانواده دیگری نیز 200 میلیون تومان به همین ترفند ی کرده و تحت تعقیب قرار داشت. 

◀️ متهم نیز پس از شکایت خانواده‌ها پشت میز دفاع ایستاد و در حالی که منکر ی و تعرض بود گفت : همه آنها با میل و رضایت خودشان پول‌ها را به من دادند تا کار اقامت‌شان را درست کنم اما با توجه به شرایط کشور نتوانستم کارشان را درست کنم . 

◀️ وی در مورد اتهام تعرض نیز گفت: این دختر خودش با من دوست شد و ارتباط برقرار کرد و اجباری در کار نبود. بدین ترتیب قضات برای صدور حکم برای متهم وارد شور شدند.

ی

 


✍ شیرین پنجه طلا دستگیر شد

⬅️ زن جوانی که از جیب‌بر‌های حرفه‌ای پایتخت است بار دیگر در اتوبوس‌های بی‌آرتی به جرم جیب‌بری دستگیر شد. 

◀️ کارآگاهان اداره هفدهم پلیس آگاهی در بررسی وضع سرقت در خطوط بی‌آرتی متوجه شدند زن جوانی به نام شیرین چهل‌وهفت ساله در ‏ساعت‌های خاصی از روز که عموم شهروندان برای انجام خرید به بازار بزرگ تهران مراجعه می‌کنند و در نتیجه خطوط بی‌آرتی ‏و مترو منتهی به بازار شلوغ است، با استفاده از غفلت شهروندان اقدام به سرقت گوشی موبایل، پول و ‏سایر اموال از کیف زن‌ها می‌کند‎.

◀️ با توجه به اینکه نام کامل و آدرس متهم در اختیار نبود، کارآگاهان اداره هفدهم به خیابان مولوی مراجعه و با انجام مراقبت در ‏ایستگاه‌های شلوغ، این زن را دستگیر کردند. در بررسی سوابق متهم مشخص شد او از مجرمان حرفه‌ای و دارای سه سابقه ‏کیفری درخصوص جیب‌بری است‎.
 
◀️ زن جوان به ارتکاب سرقت‌های متعدد جیب‌بری در خطوط بی‌آرتی خیابان مولوی اعتراف و ادعا کرد: به دلیل سوء سابقه و نداشتن سرپرست و اعتیاد به مواد مخدر سرقت می‌کردم.»

◀️ ‏با توجه به شیوه و شگرد متهم، از مالباختگان دعوت شد و پس از مواجهه حضوری تعداد ١۶ نفر از شاکیان به صورت قطعی ‏متهم را به عنوان سارق اموال خود شناسایی کردند. ارزش اموال سرقتی در حدود ٣٠میلیون تومان برآورد شد و با توجه به ‏تکمیل تحقیقات و اعتراف متهم، شیرین در هفدهم دی ماه ۹۸ با دستور مقام قضائی روانه زندان شد.
 


✍ تیر اندازی به همسر در اراک

⬅️ فرمانده انتظامی استان از شناسایی و دستگیری فردی که شب گذشته در یکی از محله های شهر اراک به سمت همسرش تیراندازی کرده و متواری شده بود خبر داد و گفت: ضارب در کمتر از 2 ساعت دستگیر شد.

◀️ شب گذشته برابر با بیست و هشتم دی ماه سال جاری در یکی از محله های شهرستان اراک، گزارش تیراندازی به پلیس اعلام و در بررسی های به عمل آمده از سوی مأموران مشخص شد که مردی33 ساله به علت اختلافات مالی با همسرش، با یک قبضه اسلحله او را مجروح و مورد اصابت گلوله قرارداده و سپس از صحنه وقوع تیراندازی متواری شده است.

◀️ با تحقیقات و بررسی های انجام شده پلیس، محل اختفای این فرد در کمتر از 2 ساعت در مراحل تخصصی انجام شده در یکی از روستاهای شهرستان خنداب شناسایی شد.

◀️ سرانجام پس از اطمینان از صحت موضوع و هماهنگی با مقام قضائی و کنترل نامحسوس محل اختفای تیرانداز فراری، در عملیات غافلگیرانه مأموران، متهم در مخفیگاهش دستگیر شد.

◀️ در بازرسی از مخفیگاه متهم یک قبضه سلاح کشف و متهم برای سیر مراحل قانونی به مرجع قضائی معرفی شد.

◀️ متهم دستگیر شده در بازجویی های صورت گرفته لب به اعتراف گشوده و اظهار کرد که در روز حادثه به علت برخی اختلافات با همسرش درگیر شده و با یک قبضه اسلحله که از قبل در اختیار داشته، او را مجروح و مورد اصابت گلوله قرار داده است.

◀️ فرمانده انتظامی استان مرکزی با بیان اینکه متهم به مرجع قضائی معرفی شده  گفت: فرد مصدوم نیز بلافاصله بعد از این واقعه به بیمارستان انتقال شد که حال عمومی وی مطلوب گزارش شده است.


✍ درخواست قصاص برای عمو

⬅️ دختر نوجوان در حالی از دادسرا خواهان قصاص عمویش شد که پدربزرگ و برادرش از خون قاتل گذشت کردند.

◀️ شامگاه 26 فروردین 1397 مأموران کلانتری 144 جوادیه تهرانپارس هنگام گشت در خیابان دماوند – تقاطع خیابان اتحاد با خودروی آزرایی مواجه شدند که راننده‌اش به قتل رسیده بود. با کشف جسد موضوع به بازپرس کشیک قتل پایتخت و تیم بررسی صحنه جرم اعلام شد.

◀️ با حضور تیم تحقیق مشخص شد راننده خودرو با شلیک گلوله به قتل رسیده است. در بازبینی دوربین‌های مداربسته اطراف محل حادثه، مشخص شد مرد جوانی که یک پایش می‌لنگید جنایت را مرتکب شده است. در ادامه بررسی‌ها مشخص شد که برادر مقتول؛ پایش می‌لنگد و با او اختلاف داشته است.

◀️ بدین ترتیب مرد جوان بازداشت شد و در تحقیقات به قتل اعتراف کرد. متهم انگیزه خود از این جنایت را اختلاف مالی بیان کرد. با اعتراف مرد جوان به جنایت او در شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت و به قصاص محکوم شد. 

◀️ حکم مرد جوان در دیوانعالی کشور تأیید شد اما پدر مقتول از طرف خودش و پسر کوچک مقتول از قصاص گذشت کردند. اما دختر 12 ساله مقتول خواهان مجازات عمویش شد. 

◀️ درصورتی که دختر نوجوان بخواهد حکم قصاص قاتل پدرش اجرا شود باید سهم دیه پدربزرگ و برادرش را پرداخت کند.
 


✍ خانم کارگردان سناریوی سرقت نوشت

⬅️ دختر دانشجوی رشته کارگردانی با همدستی یک مرد عراقی و پسری ایرانی کیف پول زوج عراقی را سرقت کردند.

◀️ صبح یازدهم اردیبهشت امسال یکی از اتباع عراقی به دادسرای شهر ری مراجعه و شکایتی در خصوص سرقت کیف دستی اش طرح کرد. بلافاصله پرونده برای بررسی‌های تخصصی در اختیار کارآگاهان پایگاه نهم پلیس آگاهی قرار گرفت.

◀️ شاکی در بیان ماجرا اظهار کرد: از کشور عراق برای معالجه به تهران آمدم، در ساعت 11:00 صبح درحالی که به همراه همسرم قصد رفتن به بیمارستان را داشتم سرنشین یک دستگاه خودرو سواری پراید از خودرو پیاده و با قاپیدن کیف دستی‌ام که حاوی دو میلیون تومان وجه نقد، یکصدهزاردینارعراقی و دو دستگاه تلفن همراه و غیره بود، سوار بر خودرو شده و از محل گریختند.

◀️ کارآگاهان با حضور در محل وقوع سرقت، تصویر ناخوانایی از پلاک خودرو سارقان به‌دست آوردند که با تلاش کارآگاهان شماره اصلی خودرو سارقان شناسایی شد ولی پس از استعلام مشخص شد که خودرو سرقتی بوده و سابقه ثبت سرقت در محدوده پایگاه سوم پلیس آگاهی دارد تا اینکه خودرو سرقتی توسط مأموران کلانتری حکیمیه تهرانپارس به‌صورت رها شده کشف و به پارکینگ منتقل شد.

◀️  کارآگاهان در بررسی از داخل خودرو سرقتی یک قطعه کارت ملی مربوط به خانمی میانسال را کشف کردند، از آنجا که احتمال سرقت توسط این خانم ضعیف بود در اقدامات پلیسی مشخص شد این خانم فرزندی به‌نام فرید 25 ساله دارد که سابقه دار بوده و به دفعات مختلف به جرم سرقت دستگیر شده است.

◀️ این مقام پلیسی با اشاره به اینکه تصویر فرید به مالباخته نشان داده شد، گفت: مالباخته به محض مشاهده تصویر فرید وی را به‌عنوان سارق اموالش و سرنشین خودرو شناسایی کرد.

◀️ فرید در تحقیقات اولیه اظهار داشت: نقشه سرقت را همدستم به‌ نام روشا که دختری 22ساله و دانشجوی کارگردانی است کشید. در ابتدا خودرو را در محدوده فاطمی سرقت کردیم و پس از سرقت کیف دستی اتباع عراقی از محل گریختیم.

◀️ رئیس پایگاه نهم پلیس آگاهی عنوان داشت: در ادامه تحقیقات پلیسی مخفیگاه روشا در محدوده نیاوران شناسایی و با دستور قضایی وی نیز دستگیر و به پایگاه نهم انتقال یافت.

◀️ وی اظهار داشت، دانشجوی کارگردانی بوده و به‌خاطر رابطه دوستی با فرید در سرقت‌ها با وی همکاری داشت. وی همچنین اعتراف کرد که فردی عراقی به‌نام محمود، ساکن دولت آباد آمار رفت و آمد شاکی را به او اطلاع‌رسانی می‌کرد.

◀️ وی با اشاره به اینکه محمود نیز در یک عملیات پلیسی دستگیر و در پایگاه نهم به جرم خود اعتراف کرد، گفت: با شناسایی و دستگیری همه متهمان پرونده، هر سه متهم با دستور مقام قضایی روانه زندان شدند.


      سه مرتبه قصاص برای عامل جنایت هولناک کمالشهر

⬅️ مرد میانسال که به‌خاطر سوء‌ظن به همسرش در اقدامی هولناک او را به‌همراه مادرزن خود و مردی غریبه به قتل رسانده بود با رأی قضات دادگاه کیفری به اتهام سه فقره قتل عمد به 3 بار قصاص محکوم شد.

◀️ این جنایت تیر سال ۹۰ و به‌دنبال گزارش سه جنایت درخانه‌ای واقع در کمالشهر کرج آغازشد. کارآگاهان جنایی در بررسی محل حادثه با جسد زنی میانسال، دخترش و پسر جوانی رو به رو شدند که با ضربه‌های چاقو به قتل رسیده بودند. 

◀️ ضارب که داماد خانواده بود خیلی زود بازداشت شد او در بازجویی‌ها مدعی شد از مدتی قبل به رفتار همسرش شک کرده بود به همین خاطر او را تحت نظر قرار داده و روز حادثه وقتی همسرش به خانه مادر خود رفته او را تعقیب کرده بود. 

◀️ این مرد در بیان جزئیات حادثه گفت: وقتی همسرم وارد خانه شد دقایقی بعد به آنجا رفتم و با عجله وارد خانه شدم ناگهان همسرم را در حال صحبت با یک مرد غریبه دیدم ازعصبانیت نفهمیدم چه کار می‌کنم باچاقویی که از قبل در جیبم بود ضربه‌ای به مادر زنم که می‌خواست مانع ورودم به خانه شود زدم بعد هم همسرم را با همان چاقو کشتم. 

◀️ نمی دانستم مرد غریبه کیست اما او را هم با چاقو زدم و فرار کردم. پس از اعتراف‌های این مرد جوان او به اتهام قتل عمد بازداشت شد و در شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرز به ریاست قاضی قیومی وبا حضور قاضی فیروزه‌ای رنجبر تحت محاکمه قرار گرفت. 

◀️ وی در دادگاه اتهام قتل همسر، مادر زنش و آن مرد غریبه را پذیرفت و گفت: زنم را کشتم چون او به من خیانت کرده و مهدورالدم بود مادرزنم را نیز کشتم چون از دخترش حمایت می‌کرد. 

◀️ پس از دفاعیات متهم قضات دادگاه وارد شور شده و با توجه به اسناد ومدارکی که در پرونده وجود داشت متهم را به اتهام سه فقره قتل عمد به قصاص محکوم کردند.


✍ زن صیغه ای اسیدپاش به دار مجازات آویخته شد

⬅️ نوزدهم اردیبهشت سال 95، ماجرای یک اسیدپاشی هولناک هنگامی در بیسیم نیروهای امدادی و پلیس پیچید که اهالی بولوار توس مشهد از درگیری وحشتناک یک زوج جوان در منزل مسی خبر دادند.

◀️ به دنبال دریافت این خبر، خودروی اورژانس 115 آژیرکشان وارد خیابان محل درگیری شد و نیروهای امدادی به یاری این زوج شتافتند. مرد 45 ساله که اسید سراسر پیکرش را سوزانده بود، در حالت نیمه بیهوش قرار داشت و از شدت سوزش وحشتناک ناشی از اسیدپاشی توانایی سخن گفتن هم نداشت اما زن جوان که مقدار اندکی از اسید در زمان درگیری روی او پاشیده بود، وضعیت مناسبی داشت و به خاطر احساس سوزش ناله می کرد!

◀️ نیروهای اورژانس بلافاصله مصدومان حادثه تلخ اسیدپاشی را به بیمارستان رضوی مشهد انتقال دادند ولی مرد 45 ساله که حدود 90 درصد از اندام های بدنش دچار سوختگی شدید با اسید شده بود در آستانه مرگ قرار داشت. 

◀️ از سوی دیگر بررسی های مقدماتی نیروهای انتظامی در محل وقوع این حادثه تاسف بار بیانگر آن بود که زن 32 ساله از مدتی قبل به عقد موقت جواد- ع» درآمده است اما آن ها به دلیل برخی مشکلات با یکدیگر دچار اختلافات خانوادگی شده اند به طوری که اختلافات آنان شدت گرفته و پرونده ای نیز در مراکز انتظامی دارند.

◀️ به همین دلیل ماجرای اسیدپاشی به خاطر اختلافات خانوادگی درحالی مطرح شد که با دستور قضایی زن جوان به عنوان مظنون اصلی اسیدپاشی تحت تعقیب قرار گرفت.

◀️ با وجود تلاش کادر درمانی برای نجات جان مرد 45 ساله به نتیجه نرسید و او بر اثر عوارض ناشی از سوختگی شدید با اسید جان سپرد. این گونه بود که پرونده اسیدپاشی زن صیغه ای رنگ جنایی گرفت .

◀️ اگرچه سارا- م» (متهم به قتل) در ابتدای بازجویی ها هرگونه دخالت خود را در ماجرای اسیدپاشی انکار می کرد اما در نهایت وقتی در برابر اسناد و شواهد دقیق قرار گرفت، همه راه های گریز را بسته دید و به ناچار لب به اعتراف گشود.

◀️ او گفت: به دلیل اختلافاتی که با همسرم داشتم کارمان به مشاجره و درگیری کشید در این هنگام من که به شدت عصبانی شده بودم کنترلم را از دست دادم و از درون انباری منزل ظرف حاوی اسیدی را برداشتم که شوهرم مدتی قبل آن را خریده و داخل انباری گذاشته بود! دیگر نفهمیدم چه کار می کنم در همان حالت عصبانیت ظرف اسید را روی شوهرم خالی کردم که مقدار کمی از آن هم روی دست و پای خودم ریخت!

◀️ به دنبال اعترافات صریح این زن 32 ساله، صحنه اسیدپاشی در حضور مقام قضایی بازسازی شد و بدین ترتیب با تکمیل تحقیقات در دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، این پرونده جنایی در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی به ریاست قاضی مجتبی علیزاده مورد رسیدگی قضایی قرار گرفت و زن جوان پای میز محاکمه نشست.

◀️ پس از برگزاری چندین جلسه دادگاه و بیان دفاعیات متهم و همچنین وکیل مدافع وی، قضات باتجربه دادگاه کیفری یک پس از م های قضایی، رای و قصاص با طناب دار دادند. اما رای صادر شده مورد اعتراض متهم قرار گرفت و این پرونده برای طی دیگر مراحل دادرسی به شعبه 39 دیوان عالی کشور ارجاع شد. با وجود این قضات دیوان عالی نیز رای صادر شده را مطابق موازین قانونی و شرعی تشخیص دادند و آن را تایید کردند.

◀️ با ارسال این پرونده جنایی به یکی از شعبه های اجرای احکام دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، دیگر مراحل قانونی برای اجرای حکم طی شد تا این که هفته گذشته و با فراهم شدن مقدمات اجرای حکم، این زن که دیگر 35 ساله شده بود در حالی پای چوبه دار رفت که تلاش ها برای گذشت اولیای دم به نتیجه نرسید و سارا-م» به دار مجازات آویخته شد تا سرنوشت و مرگ تلخ یک قاتل، درس عبرتی برای دیگر افرادی باشد که هنگام عصبانیت دست به این گونه جرایم وحشتناک می زنند و شیشه عمر دیگران را می شکنند.


✍ برادرکشی مقابل چشم مادر

⬅️ پسر نوجوان در دعوای خانوادگی و مقابل چشمان مادرش برادر بزرگ ترش را کشت.

◀️ صبح سیزدهم  بهمن سال ۹۷ زن و مردی که بسیار هراسان بودند پیکر نیمه جان پسر ۲۰ ساله شان به نام اردشیر را به بیمارستان الغدیر منتقل کردند و مدعی شدند خانه شان در تهرانپارس  از سوی چند مرد ناشناس مورد حمله قرار گرفته و او زخمی شده است . اردشیر تحت درمان قرار گرفت اما به خاطر بریدگی عمیق در سینه اش تسلیم مرگ شد .

◀️ بدین ترتیب، پلیس در جریان پرونده قتل قرار گرفت و به تحقیق از پدر و مادر اردشیر پرداخت.

◀️ تناقض‌گویی های این زوج شک  پلیس را برانگیخت و آن ها که سعی در پنهان کردن حقیقت داشتند به ناچار لب به اعتراف گشودند و گفتند پسر کوچک شان  به نام ارشیا برادرش را کشته است. خیلی زود  ارشیا بازداشت شد و قتل را گردن گرفت.

◀️ ارشیا گفت: شب قبل از این ماجرا دیر به خانه برگشتم و برادر بزرگم اردشیر از این موضوع عصبانی شد و مرا کتک زد .صبح وقتی از خواب بیدار شدم متوجه شدم موبایلم بالای سرم نیست، به مادرم گفتم به برادرم  بگوید موبایلم را برگرداندکه همان موقع اردشیر بالای سرم آمد و به من سیلی زد.ما با هم درگیر شدیم و  مادرم مرا از خانه بیرون انداخت.

◀️ من مقابل در خانه نشستم اما ناگهان صدای جیغ مادرم را شنیدم .به سوپرمارکت رفتم و از آن جا چاقو برداشتم.به محض این که وارد خانه شدم در راه پله ها اردشیر را دیدم. او با دسته جاروبرقی به من حمله کرد و من هم برای این که از دست او   فرار کنم یک ضربه به سینه اش زدم .

◀️ به دنبال اعترافات پسر نوجوان پرونده برای رسیدگی به شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در این میان پدر و مادر ارشیا اعلام گذشت کردند و گفتند حاضر به قصاص وی نیستند. ارشیا دیروز از جنبه عمومی جرم محاکمه شد.

◀️ وی  در حالی که سرش را پایین انداخته بود و  اشک می‌ریخت گفت: باور کنید من نمی‌خواستم برادرم را بکشم  هنوز هم باور نمی کنم او مرده است. من پشیمانم و طلب بخشش دارم.


✍ دام شوم دختر یک بازیگر معروف برای مردان ثروتمند تهرانی
 
⬅️ زن جوان که دختر یکی از بازیگران معروف است با همدستی شوهر و دوست همسرش چند مرد ثروتمند را برای حل مشکلات مالی شان سرکیسه کردند. 

◀️ این سرقت‌ها از سوی باندی سازمان‌یافته و حرفه‌ای صورت می‌گرفت. پرونده در دادسرای ویژه سرقت در حال رسیدگی بود که درنهایت مأموران پلیس، زن سارق را شناسایی کردند. وقتی این زن دستگیر شد، مأموران دریافتند که او دختر یکی از بازیگران معروف سینما و تلویزیون است که با شوهرش یک باند سرقت تشکیل داده است.

◀️ بیکاری و بی‌پولی شوهرش باعث شد که او به اعتبار پدر معروفش اهمیت ندهد و وارد دنیای خلافکاران شود. چند ماه است که ازدواج کرده‌اند، تازه عروس و داماد هستند اما بعد از ازدواجش وسوسه‌ها شروع شد و درنهایت این زن جوان با شوهر و دوست شوهرش سناریوی سرقت از مردان پولدار را طراحی و اجرا کردند

◀️ مردانی که دختر این بازیگر را سوار خودروهای مدل‌بالای خود می‌کردند و در خانه خودشان مورد شکنجه و سرقت قرار می‌گرفتند. داروی خواب‌آور و چند دقیقه ضرب‌وشتم و درنهایت سرقت پول و طلاهای میلیونی، شگرد این باند حرفه‌ای بود. در حال حاضر این زن جوان و شوهرش دستگیر شده‌اند و تلاش برای بازداشت همدست‌شان همچنان ادامه دارد.

◀️ طلافروش بنزسوار نخستین شاکی این پرونده بود؛ مرد پولداری که در تله تازه‌عروس و داماد گرفتار شد و تمام پول و طلاهایش را از دست داد. 

◀️ او در شکایت خود به مأموران پلیس گفت: در یکی از خیابان‌های شمال تهران، درست نزدیک محل زندگی‌ام، زنی را کنار خیابان دیدم که برایم دست تکان داد، خودرو را متوقف کردم و او از من خواهش کرد که تا مسیری او را برسانم. گفت مدت زیادی است که منتظر تاکسی مانده و ماشین گیرش نیامده است. 

 ◀️از آنجا که می‌دانستم در آن خیابان خلوت تاکسی خیلی سخت گیر می‌آید، حرفش را باور کردم و آن زن سوار خودروی من شد. در راه سر صحبت را باز کرد و از مشکلات اقتصادی گفت و ادعا کرد که می‌خواهد با قیمت مناسب طلا بخرد. من هم به او گفتم که طلافروش هستم و می‌تواند طلاهای مرا برای خرید ببیند.

◀️ آن زن گفت که عجله دارد و اگر می‌شود همین الان برویم مغازه من. من هم به او گفتم مغازه الان بسته است، مقدار زیادی طلا در خانه‌ام دارم و از آنجا که خانه‌ام نزدیک است، می‌تواند به آنجا بیاید و طلاها را ببیند. به همین دلیل این زن وارد خانه من شد. می‌خواستم چایی بیاورم که خودش رفت و چایی دم کرد. من هم به سراغ طلاها رفتم تا آنها را بیاورم. 

◀️ وقتی برگشتم چایی را خوردم و به محض خوردن چایی احساس بی‌حالی و گیجی کردم. بیهوش نشدم اما خواب‌آلود بودم. دیدم دو مرد وارد خانه‌ام شدند. خیلی شوکه شدم. آن زن بود و با دو مردی که وارد خانه‌ام شده بودند، همدست بود. 

◀️ مردان چاقو به دست مرا تهدید کردند که حرفی نزنم. مرا روی صندلی نشاندند. دست و پایم را با طناب بستند و به سراغ اموال خانه‌ام رفتند؛ هر بار که خواستم اعتراض کنم، کتکم می‌زدند. خیلی خواب‌آلود بودم اما می‌دیدم که دارند تمام پول و طلا و سکه‌هایم را سرقت می‌کنند. درنهایت هم بعد از ی فرار کردند و من هم تصمیم به شکایت گرفتم.»

◀️ با اعلام این شکایت موضوع در دستور کار مأموران قرار گرفت و تلاش برای شناسایی سارقان آغاز شد. در حالی ‌که تحقیقات در این‌باره ادامه داشت، کارآگاهان پلیس در مقابل یک شکایت مشابه دیگر قرار گرفتند. 

◀️ این‌بار مردی هیونداسوار که برج‌ساز بود، هدف سارقان حرفه‌ای قرار گرفته بود. این مرد هم بعد از ی تصمیم به شکایت گرفته و درباره جزئیات آنچه برایش اتفاق افتاده به مأموران گفت: نزدیک خانه‌ام بودم که زنی جوان برایم دست تکان داد و ادعا کرد تاکسی گیرش نمی‌آمد. من هم او را سوار خودرویم کردم.

◀️ در راه بعد از صحبت‌کردن به او گفتم که برج‌ساز هستم. این زن هم از من خواست درباره ملک‌هایی که برای فروش دارم، بیشتر با او صحبت کنم. به همین دلیل با هم به خانه‌ام که نزدیک بود، رفتیم. من بعد از خوردن چایی به خواب رفتم؛ در خانه خودم مرا مسموم کرده بود. بعد از اینکه بیدار شدم، دیدم دو مرد دست و پای مرا بسته‌اند. آنان وقتی دیدند به هوش آمده‌ام، کتکم زدند و بعد از سرقت پول و طلا و دلارهایم فرار کردند.»

◀️ مشخص بود که این سرقت‌ها از سوی باندی سازمان‌یافته و حرفه‌ای صورت می‌گیرد. پرونده در دادسرای ویژه سرقت در حال رسیدگی بود که درنهایت مأموران پلیس، زن سارق را شناسایی کردند. وقتی این زن دستگیر شد، مأموران دریافتند که او دختر یکی از بازیگران معروف سینما و تلویزیون است که با شوهرش یک باند سرقت تشکیل داده است

◀️ این زن وقتی تحت بازجویی قرار گرفت درباره سرقت‌هایش به پلیس گفت: کمتر از یک‌ سال است که ازدواج کرده‌ام. وقتی زندگی مشترک‌مان شروع شد، مشکلات مالی زیادی سر راه‌مان قرار گرفت. شوهرم بیکار بود و هر جا برای کار می‌رفت، فایده‌ای نداشت تا اینکه یکی از دوستان صمیمی شوهرم، پیشنهاد سرقت داد.

◀️ اول قبول نکردم ولی مدتی بعد، برای فرار از مشکلات مالی تصمیم گرفتم که این کار را انجام دهم. دوست شوهرم از قبل طعمه‌ها را شناسایی می‌کرد، در مورد محل زندگی و شغل آنان اطلاعاتی جمع‌آوری می‌کرد، بعد مشخصات و اطلاعات کامل آنان را به من می‌داد. من هم هر طور شده سر راه‌شان قرار می‌گرفتم و با ترفندهای مختلف سوار خودرویشان می‌شدم. بعد در فرصتی مناسب پودر داروی خواب‌آور را در چایی آنان حل می‌کردم و وقتی گیج می‌شدند، به شوهرم خبر می‌دادم، آنان هم وارد خانه می‌شدند و سرقت می‌کردیم.

◀️ مشکلات‌مان زیاد بود و نمی‌دانستیم برای فرار از این مشکلات باید چه کار کنیم؛ برای همین این راه را انتخاب کردیم. فکر نمی‌کردم دستگیر ‌شوم. حالا که این اتفاق افتاده خیلی پشیمانم و می‌دانم که با آبروی پدرم هم بازی کرده‌ام.»

◀️ با اعترافات این زن، شوهرش نیز خیلی زود دستگیر شد و به جرم خود اعتراف کرد. در حال حاضر تلاش برای شناسایی و دستگیری همدست فراری این زوج سارق از سوی پلیس ادامه دارد


آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها